خاطره 2
این هم عکس منه اما وقتی چند روز بود که از زیر دستگاه بیرون اومده بودم اما الحمدالله با خواست خدا روز به روز دارم بهترمیشم شما هم برام دعا کنید ها باشه!!! راستی !! این لباس عروسکم بود که بابا و مامان مجبور شدن به تنم کن آخه همه لباسهای نوزادیم به تنم بزرگ بودن ...